1- فكر تشكيل شوراي بررسي متون و كتب علوم انساني در پي تاكيدات مكرر مقام معظم رهبري در خصوص توجه به توليد علم در علوم انساني در سال 1374 در پژوهشگاه علوم انساني شكل گرفت و مقدمات تاسيس آن با ابلاغ وزير محترم وقت وزارت علوم، تحقيقات و فناوري فراهم شد.
2- شوراي بررسي متون و كتب علوم انساني از همان آغاز فعاليت به دليل عنايت مقام معظم رهبري به مسئله اسلامي شدن دانشگاهها، سياستهاي خود را (در آن شرايط)، متوجة كمك به رشد تفكر انتقادي در توليدات علمي دانشگاهي نمود و به اين نتيجه رسيد كه توليد علم در حوزة علوم انساني بدون توجه به نقد وضعيت موجود، موجب ارتقاي اين علوم در كشور نخواهد شد. بر همين اساس اهداف و سياستهاي شورا بر نقد متون درسي و كمك درسي دانشگاهها متمركز شد. اما در كنار نقد و بررسي متون درسي موضوعات زير جزء برنامههايي بود كه در دستور كار شورا قرار گرفت:
1-
- توسعه فرهنگ نقد
- تقويت جايگاه علوم انساني
- كمك به اصلاح برنامههاي آموزشي حوزة علوم انساني
- كمك به اصلاح سرفصلهاي دروس
- پيشنهاد تدوين سرفصلهاي جديد مطابق با تحولات سريع علوم انساني در جهان
- پيشنهاد تاسيس دروس جديدي كه جاي آنها در برنامههاي آموزشي پارهاي از رشتهها خالي است.
- پيشنهاد تاسيس دورههاي جديد
- كمك به طراحي رشتههاي مشترك علوم انساني و اسلامي
- شناسايي و ايجاد بانك اطلاعات براي متون درسي و كمك درسي دانشگاهها
- شناسايي و ايجاد بانك اطلاعات براي اساتيدي كه در گرايشهاي مختلف حوزة علوم انساني در كشور فعال هستند.
- شناسايي و ايجاد بانك اطلاعات نشريات فعال علمي ـ پژوهشي و علمي ـ ترويجي از حوزة علوم انساني در داخل و خارج از كشور.
- جمعآوري روشهاي تدريس استادان نسلهاي متفاوت در علوم انساني (تاريخ شفاهي تدريس در ايران)
- آسيبشناسي شيوة جذب دانشجو در علوم انساني
- بررسي تحولات رشتهها و ارتباط آنها با فناوريهاي جديد در حوزة علوم انساني
- ايجاد بانك اطلاعات در خصوص علوم انساني كشور به منظور كمك به اساتيد، دانشجويان و برنامهريزان كشور.
2-
اگرچه شورا از آغاز فعاليت خود تاكنون مورد حمايت مادي و معنوي وزارتخانة مطبوع و نهادهاي مربوطه، آنگونه كه شايسته بود، قرار نگرفت اما عليرغم همة تنگناهاي موجود اعضاي شوراي بررسي متون و كتب علوم انساني و 12 گروه تخصصي آن با اعتقاد راسخ به ضرورت ادامه فعاليتهاي چنين نهاد ارزشمندي براي رشد و اعتلاي علوم انساني كشور در طول اين پانزده سال تا جايي كه شرايط و امكانات اجازه ميداد، به كار خود ادامه داد و توانست به پارهاي از اهداف موردنظر نايل آيد. هرچند ترديدي وجود ندارد كه اگر اين شورا در جهت اهداف مذكور مورد حمايت جدي قرار ميگرفت و تقويت ميشد اكنون كشور از فقدان يك مركز سياستگزاري علمي در علوم انساني يا از يك مركز توسعه، بازسازي و ارتقاء علوم انساني در كشور رنج نميبرد. مركزي كه ميتوانست با ايجاد وحدت رويه در برنامهريزيهاي آموزشي، پژوهشي و اجرايي درحوزه علوم انساني و از همه مهمتر با ايجاد يك ديدگاه كلان نسبت به علوم انساني، اقدامات پراكنده پارهاي از مراكز فعال در اين حوزه را به سمت اهداف اساسي ساماندهي كند. و وضعيت علوم انساني را از شرايط تاسفآور فعلي به شرايط مناسبتري كه در شأن جمهوري اسلامي ايران است، بهبود بخشد.