گزارش نشست اول «ادبیات دفاع مقدس و مسئله فرهنگ»
دویست و شصت و پنجمین جلسه گروه زبان و ادبیات فارسی شورای بررسی متون، پنجشنبه دهم مهر 1399 برگزار شد که در اولین نشست با عنوان «ادبیات دفاع مقدس و مسئله فرهنگ» به صورت مجازی (نرم افزار وبینار)، آقایان دکتر قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی، دکتر موحدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و دبیر نشست، دکتر سعیدی و دکتر حنیف سخنانی در موضوعات مختلف بیان کردند.
ابتدا آقای دکتر قبادی سخنرانی خود را با عنوان «نگاهی آینده پژوهانه به ادبیات دفاع مقدس» آغاز کردند. ایشان با این مقدمه از سخن استاد فروزانفر که علم محتاج مساعدت و معاضدت و همکاری است بر اهمیت نقد و تبادل نظر استادان در رسیدن به راه کمال اشاره کردند و پس از آن، به طور مختصر رئوس مطالب را فهرست وار برشمردند: تعریف آینده پژوهی، اصطلاحات متناسب با آینده پژوهی، مؤلفه های آینده پژوهی، عناصر اصلی آینده پژوهی، کارکرد عمده آینده پژوهی و... توضیح مختصر درباره چند مورد ارائه کردند؛ از جمله در تعریف کوتاه، آینده پژوهی را چنین تعریف کردند: دانش دربرگیرندة تمام جنبه های مطالعه و پژوهش دربارة آینده و ساختن آینده متعالی به گونه مطلوب. هدف آینده پژوهی نیز آمادگی برای رویارویی با چالش ها و کشف آینده است. مؤلفه های آینده پژوهی نیز معرفت به روند داده های گذشته، حرکت مسئله مدار و به طور خلاصه رسیدن به تعالی است. ایشان در ادامه سخنان خود پیوند ادبیات و دفاع مقدس را برای ماندگاری و مخاطبان بیشتر ضروری دانستند و به مسئله مخاطب نداشتن در این حوزه اشاره کردند و پس از آن به کارکردهای ادبیات و نقش وحدت قومی و تقویت اشتراکات آن اشاره کردند، سپس به کارکردهای فرهنگ از جمله انسجام جامعه، ژرفا بخشیدن به هویت، مشترک سازی نظام ارزش ها، پشتوانه معرفت و صیانت کننده دستاوردهای معنوی بشر اشاره کردند. ایشان در بخش پایانی سخنان خود پیشنهادهایی ارائه کردند؛ از جمله مجهز شدن ادبیات به استانداردهای علمی که با رعایت آن به سمت مردم حرکت می کند، سلیقه های مردم را درک می کند و با حفظ مبانی، خودش را با ذوق مردم پیوند می زند و دیگر درنظرگرفتن نیازمخاطب و حرکت به سمت کل نگری است. آقای دکتر قبادی در پایان سخنان خود پیشنهاد کردند مباحث دفاع مقدس -که در دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگاه انجام شده- جمع آوری شود و کتاب مستقل در این حوزه چاپ و منشر شود. پس از ایشان آقای دکتر سعیدی –عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی- بحث خود را با عنوان «تبیین جریان شناسی ادبیات داستانی جنگ» آغاز کردند و توضیح مواردی چون؛ اصطلاح ادبیات جنگ، رویکردهای متنوع حوزة جنگ و مبانی جریان شناسی آن را به مقالات خودشان که به ترتیب در کتاب ماه ادبیات، زبان فارسی و نقد ادبی چاپ شده ارجاع دادند و بحث اصلی خود را با این پرسش که آیا رویکرد به جریان ادبی تبدیل شده یا خیر آغاز کردند. ایشان ابتدا به چهار ویژگی جریان ادبی؛ زمینه پیدایش، پشتیبانان مشخص، نویسنده مشخص و نقطه شروع، پیدایش و استمرار قابل رصد اشاره کردند که رویکرد ارزش محور با دارا بودن سه زمینه توانسته در قامت جریان ادبی نشان داده شود. سپس به دو مورد از پشتیبانان این رویکرد اشاره کردند که با برقراری جشنواره ها، تجربیات کارگاهی نویسندگان، سفارش تولید متن و ... در این جریان کار کردند. یکی از این پشتیبان ها که بعدها تحت عنوان حوزه هنری فعالیت کرد، حوزه اندیشه و هنر اسلامی در 1359 بود که به پیشنهاد مرحوم صفارزاده و همکاری موسوی گرمارودی شروع شد و با تشویق خلق آثار ادامه پیدا کرد. پشتیبان دیگر «مسجد جواد الائمه» در اوایا دهه پنجاه بود که با کارگاه های تربیت نویسنده و جلسات نقد داستان، نویسنده پرورش دادند. ويژگی این پشتیبان این بود که جریانی خودجوش به دور از مراکز شبه دولتی مثل حوزه هنری بودند، جایزه شهید حبیب غنی پور را برگزار کردند، همچنین به نوعی رئالیسم بومی می پرداختند که بعدها در تغییر مضمون ادبیات داستانی دهه هفتاد اثرگذار بودند و اینکه نظریه پرداز سیاسی نبودند بلکه فعالان فرهنگی بودند که حرکت مستمر داشتند. آقای دکتر سعیدی به ويژگی دیگر جریان ادبی یعنی نظریه پرداز و قاعده سازانی اشاره کردند که کارشان چارچوب گذاری آن جریان و آسیب شناسی آن جریان است. در این حوزه نویسندگانی چون محسن مخملباف، محمدرضا سرشار، میثاق امیرفجر و... هستند. مخملباف در آثار اولیه در پی تبیین جریان الهی بود و بعدها با این موارد به تبیین نظریه اسلامی پرداخت: مرکز داستان، خدا باشد؛ هستی پویا توصیف شود؛ هدف داستان نویس آگاهی دادن باشد؛ نویسنده به انگیزه مالی ننویسد و.... که این یاددداشت هایش اثرگذار بود و مباحث نظری در این مباحث قابل ردیابی است. نکته مهم دیگر در یک جریان، قائل شدن نقطه شروع و بحث استمرا و گسترش آن است. که میثاق امیرفجر و محسن مخملباف اولین داستانها و نقطه شروع بودند و بر اساس آمار کتابشناسی بیش از چهارصد رمان و سیصد داستان کوتاه حاصل این نوشتن درباره جنگ است و نویسندگان بسیاری در حوزه جریان ارزش محور مطلب نوشته اند که با ويژگی هایی استمرار پیدا کرده است؛ از جمله ستایش مقاومت و پایداری و دفاع از کشور؛ تهییج روحیه رزمندگان و دفاع در مردم؛ پی جویی نوعی فضیلت و تقدس در دفاع؛ مرثیه برای فضیلت های فراموش شده و... ایشان در ادامه سخنان خود گفتند اینها را آغازی برای پرداختن به رئالیسم بومی تلقی می کنند. و به ويژگی این آثار اشاره کردند که با توجه به جنبه تبلیغی بودن، زبان شان ساده است و پیرنگ تکرار شونده دارند. علاوه بر آن تبلیغی بودن باعث شده برخی از داستانها تک صدایی شوند. همچنین این داستانها ب حوادث صدر اسلام و عاشورا پیوند خورده است و نوع نگاه به شهادت طلبی تحت تأثیر بن مایه های مذهبی و دینی در آن آثار وجود دارد. در پایان ایشان به نویسندگانی در این حوزه؛ مانند فراست با نخل های بی سر؛ سرشار با مهاجر کوچک؛ مجید قیصری با طعم باروت؛ داود غفارزادگان؛ سید مهدی شجاعی؛ ابراهیم حسن بیگی و.... سخنان خود را به پایان رساندند. پس از ایشان آقای دکتر حنیف سخنان خود را با عنوان «سیاست گذاری و تأثیر آن بر جنگ» در سه بخش مطرح کردند: تعریف مفاهیم و نگاهی به تاریخچه سیاست گذاری فرهنگی؛ وضعیت سیاست گذاری فرهنگی و ادبیات داستانی جنگ و در پایان، پیشنهادات مختصر. منظور از سیاست گذاری تعیین خط مشی و راهبردهایی است که هدفشان تقویت همکاری و مشارکت فرهنگی است. سپس ایشان به اسنادی اشاره کردند که در آنها اشاره به کارهای اجرایی به منظور زنده نگاهداشتن دفاع مقدس شده است که به طور کلی در این مباحث تکیه بر فرهنگ شهادت است. اما افرادی که این سیاست ها را اجرا می کنند فهم درستی از آن ندارند یا بین سازمانهای مختلف تناقض وجود دارد پس به گفته ایشان هرچه از پایان جنگ دور شدیم از ترویج فرهنگ شهادت در آثار ادب داستانی هم دورتر شدیم. همچنین ایشان بیان کردند فارغ از بحث های حاشیه ای دربارة جنگ از جمله درستی یا نادرستی قبول قطعنامه و... اصل موضوع، انسان های پاک و عموما فداکاری بودند که مانع از دست رفتن خاک شدند اما با پیش روی به جلو متوجه می شویم نگاه به حماسه کمتر شده است. ایشان در تبیین این موضوع به اثرگذاری سه ضلع نویسنده، جامعه و اثر بریکدیگر پرداختند که بررسی داستانها قبل و بعد انقلاب نشان دهندة وجه غالب ادبیات یعنی سیاه گرایی، مطالبه نمایی و گرایش به چپ و اعتراض در آثار نویسندگانی مانند احمد محمود، درویشیان، جلال آل احمد، تنکابنی و... و بعد انقلاب نسیم مرعشی و... است. که متأثر از بازخوردهای جامعه به این سمت گرایش پیدا کردند. آقای دکتر حنیف در ادامه سخنان خود به تبیین این دلایل پرداختند؛ از جمله تعدد مراکز سیاست گذاری و تصمیم گیری فرهنگی مانند خانه کتاب، بنیاد شعر و ادبیات داستانی، جایزه دهخدا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و... که سیاست های کلی را به سیاست های کوچک نبدیل می کنند. دلیل دیگر نبودن شاخص های قابل رصد است. پژوهش های بسیاری انجام شده اما بر لزوم توجه به این بخش کمتر تفکر شده است. در حقیقت یکی از آسیب ها ابهام در ارتباط میان سیاست های فرهنگی و سایر سیاست ها و تدوین نشدن کامل این خط مشی ها و شایستگی نازل مجریان است از دیگر آسیب ها می توان به این موارد به طور کلی اشاره کرد: برخورد شعاری با سیاست های فرهنگی متناسب مقتضیات زمان؛ کم توجهی به نهادهای مردمی؛ نبودن اولویت بندی سیاست ها؛ ابهام در ارتباط میان سیاست ها؛ ضعف در نظارت مؤثر و کم توجهی به نظارت همگانی و... است. آقای دکتر حنیف با پیشنهادهایی مانند؛ فهم و توجه سیاست گذاران عالی نظام از ضرورت همخوانی سیاست های فرهنگی و اقتصادی وو؛ دعوت وزیر ارشاد از متولیان ادبیات؛ سیاست گذاری در حوزه معرفی ادبیات جنگ در دیگر کشورها؛ ترجمه آثار؛ تشویق دانشجویان مستعد در بحث نظام وظیفه برای انجام تحقیقات ارزشمند و... به سخنان خود پایان دادند. پس از ایشان آقای دکتر موحدی با عنوان «تأثیر جنگ بر فرهنگ ایرانی با تأکید بر مطالعه موردی رمان «رُنج» سخن خود را آغاز کردند. ایشان پس از معرفی فرهنگ و خرده فرهنگ بر ضرورت توجه به این حوزه بعنوان بخشی از ادبیات دفاع مقدس -که مغفول مانده است – تأکید کردند. ایشان این موضوع را این گونه تبیین کردند که جنگ موجب شد بسیاری از جوانان با خرده فرهنگ های مختلف و فرهنگ بومی و منطقه ای خاص به مناطق جنوبی نقل مکان کنند و این جابجایی و تبادل فرهنگ ها به ضرورت حضور در جبهه ها، اثرهایی داشته از جمله اینکه ارزش های هر قوم با ارزش های مناطق دیگر تداخل، تبادل و تعامل می یابد و اینکه خرده فرهنگ ها بر ارزش های دفاع مقدس چه تأثیری گذاشته و آیا این خرده فرهنگ ها رنگ باخته یا خیر نیاز به مطالعه جدی دارد که به آن توجهی نشده است. آقای دکتر موحدی در تأیید سخنان خود به بخشی از رمان ریشه در اعماق ابراهیم حسن بیگی اشاره می کند که در آن می خواهند جانبازی را با خرده فرهنگ «زار» درمان کنند و این مواجهه بسیا جالب شده است. آقای دکتر در ادامه سخنان خود به رمان مد نظر یعنی «رنج» با ضم «ر» از آقای محمد محمودی نورآبادی اشاره می کند. این رمان جزء رمان های تقدیر شده و کتاب سال قرار گرفته اما مغفول مانده است. بهرحال ایشان به موضوع «خین بس» یا «خون بس» که خرده فرهنگی در مناطق لر نشین است به این معنی که برای مصالحه دو طرف دعوا که قاتل و مقتول هستند و مدام درگیر قصاص می شوند، متعهد می شوند به منظور پایان دادن به این دور باطل، دختری از خانواده قاتل به مقتول هدیه دهند که بواسطه این عقد صلح برقرار شود. در این داستان بسیار جالب، شخصیت اصلی در خونخواهی قاتل پدرش می فهمد او به جبهه رفته و با ارزیابی اینکه اگر او را بکشم کسی نمی فهد و همه فکر می کنند خمپاره یا ترکش بوده و درنتیجه قصاصی هم ادامه پیدا نمی کند در پی قاتل به جبهه می رود که این داستان جل شدن خرده فرهنگ او در فرهنگ جدید است که فرهنگ دفاع مقدس، ارزش های او را متحول می کند و از تصمیم منصرف می شود و... .سپس آقای دکتر موحدی با توجه به این گونه رمان ها که تأثیر و تأثر خرده فرهنگ ها را نیز نمایش داده به اهمیت طرح این گونه مباحث اشاره کردند. ایشان سخنان خود را با تشکر از حضور و همکاری استادان پایان دادند و از استادان خواستند با ارائه مقالات و.... در جمع آوری مطالب ارزشمند دفاع مقدس همکاری کنند تا اثری جامع در این زمینه فراهم شود. گزارشگر: دکتر مریم شهامت |
1400/6/24 10:54 تعداد بازدید : 1409 |